چند روز قبل داشتم یه کتاب ایرانی میخوندم . دهنم از تعجب وا موند .

توجه کنید جمله های کتابو

۱– داشتم رانندگی میکردم که یه پراید بهم گفت تروخدا شماره منو بگیر و با اون ماشین مدل بالات ماشن منو بپسند

۲- اقای دکتر مردی پولداره و ماشینش پژو فلان فلانه

۳-خانوم اله داشت پیش خودش فکر میکرد که دختری مثل من چطور ماشین به این مدل بالایی سوار شده

۴- خانواده بل خانواده خوبی هستن با یه ماشین مدل فلان …

seriously ? seriously ?

واقعا برای این نویسنده انقدر مدل ماشین مهمه که تو کتابش روش فکس کرده !! کتابو انداختم دور …محض بردن ابروی نویسنده هم اسمشو میگم

مهتابی ۲۲ . خیلی عقده ماشین داری عزیزم .

امروز هوا گرم بود …با پیرهن گلگلی دکلته ام رفتم کتابخونه . چند تا هرزه هم افتاده بودن با ماشین دنبالم .

مرد جدید میگه هم اتاقیش ( همون خانومی که ازدواج کرده ) با یه زن س ک س داشت ….مرد جدید گفت اینجا این چیزا عادیه .

خندم گرفت . گفتم : کی همچین حرفی زده که اینجا این چیزا عادیه . من ۱۵ ساله خارج از ایران زندگی میکنم ندیدم ادم درست حسابی که سرش به تنش می ارزه از این کارا بکنه

البته که اینجا مملکه ازاده و هرکی هرکاری کنه به من ربطی نداره .

ولی از اینکه با هزار نفر بودن رو عادی نشون بده خوشم نمیاد . نه جونم . اینجا هم اینطوری ها نیست .

نشستیم مشروب خوردیم و وید کشیدیم و فیلم دیدیم …موهامو میبوسید و سعی میکرد دامنمو بزنه بالا و دست مالیم کنه ….زدم رو دستش که بیشتر از حد خودش زیاده روی نکنه

امروز صبح رفتم اینترویو

یه جای مزخرف با یه حقوق مزخرف که اصلا نمی ارزه تا اونجا رانندگی کنم و بنزین مصرف کنم .  اونم موفقیه ….به چلسی گفتم این کارو نمیخوام . چلسی زورکی کارو گردنم انداخت که الان که کار نداری و اله و بله

رفتم تست اعتیاد دادم . امیدوارم با ویدی که دیروز کشیدم تست اعتیاد رو پس نکنم . من این کارو نمیخوام

خدایا من چه کار کنم ! چه کار کنم ؟ ! خدایا منو برگردون سر کار قبلیم …خواهش میکنم . التماست میکنم . من کارمو دوست داشتم . اخه چرا انقدر سر به سرم میذاری !

ببخش اگه گهی هستم که خوشایندت نیست ….خواهش میکنم منو برگردون سر کارم ….التماست میکنم ….خدایا کجایی

بعد از خوردن شربت سرفه تو دستشویی تمام معده و روده ام اسپسم شد و بعد غش کردم .

اومدم خونه مامان اینا . خواهرم منو جنده صدا میکنه . تمیشه رفت طرفش از بس قیافه میگیره و حمله میکنه و متلک بارت میکنه

اومدم خونه خودم . جنیفر پشت لپتاپش نشسته . حوصله شو ندارم . اومدم اتاق خودم

حوصله هیچکس رو ندارم. چرا ساعت از ۴ بعد از ظهر به بعد وایمیسته .  چرا زمان نمیگذره .

رفتم با پولی که اقای جراح بهم داده بود کلی لوازم ارایش گرون خریدم ….

میدونم دو ماهه پولم ته میکشه ولی حوصله فکر کردن بهش رو ندارم.  خدایا فردارو چیکار کنم ؟ پس فردا ؟ پس اون فرداها ……

منو برگردون سرکارم . خواهش میکنم . من کارمو دوست داشتم . الان کی جای من نشسته ! ؟ خدایا چرا ؟ چرا ؟

چقدر من بدشانسم ! چرا همیشه من ؟ دیگه کی میخواد منو هایر کنه؟ منی که بالای همه چی یه لهجه مسخره هم دارم . دیگه کی میتونم همچین کاری پیدا کنم . !!

خدا؟ ایا منو میشنوی ؟

اینم کفش سیندرلایی من که قیمتش اندازه قیمت یه فنجون قهوه بود

IMAG0369

جنیفر میگه » ببخشید این کجاش شبیه کفش سیندرلاست ! خوب یه کمی هست دیگه . نیست !؟

جنیفر دکوری خونه رو تغییر داره و مبلمان رو کج گذاشته . بیخود شده ولی چیزی نگفتم . به من چه !

دیروز رفتم بار. یه الکل سفارش دادم و نشستم پشت یکی از میزا و لپتاپ رو روشن کردم و کارامو داشتم میکردم . حال و هوای خوبی بود .

همه اونایی که نشسته بودن تو بار عین خودم افسرده و تنها بودن و با یارشون لپتاپ اومده بودن

روزهای نحس بیکاری رو میگذرانیم با کشیدن وید و نوشیدن الکل ( از نوع ویسکی ) و دیدن مرد جدید و البته رفتن به دیت با مردهای دیگه

did I just lost my job to drink and smoke and fuck around with some jerks

can I just go back to work pleaseeeeeeee ? pleaseeeeee?

مرد جدید یه اتاق از اپارتمانشو اجاره داره . به یه زن شوهر دار که شوهرش یه ایالت دیگه ست.  خوش به حال شوهرش که زنش میره با یه مرد غریبه هم خونه ای میشه lol

I am so proud of him

خلاصه که رفتم پیش مرد جدید و باز game of thrones دیدیم و من دلم خنک شد که جفری مرد .

پیش اقای جراح بودم

برگشتنی بهم چک داد ولی نصف مبلغ دفه قبل . 😦

تو این بدبختی که کارمم از دست دادم چیکار کنم ! هوم ! چطوری از عهده صورت حساب هام بر میام .

وای الان دلم هوس قرمه سبزی کرده . ممممم . توش هم پر لیمو امانی باشه . بعدش هم انگلیش تافی کیک گرم با خامه .

بیرون بارون میاد

روی کاناپه کنار جنیفر نشستم و دارم تیوی میبینم . جنیفر با یه لیوان ودکا داره مثلا درس میخونه و غر میزنه …و البته درانک بودن رو تو چشماش دارم میبینم

الان هم بهم گفت DUI داره.

اونایی که الکل میخورن و رانندگی میکنن و اگه پلیس بگیره DUI میشه و جرمشون خیلی سنگینه

مثلا به پای جنیفر یه چیز الکترونیکی بستن که نمیتونه هرجایی بره و ال و بل….

بگذریم ….بعد خانوم رفت یه بشقاب اورد پر از شکلات وید دار ! و ان را خوردیم و به شدت های شدیم و خندیدیم

دیشب قرار بود اقای جراحو ببینم . زنگ زد داشت میمرد !!!

honey? I do apologize ! I am so tired and so hungry . can we meet tomorrow

گفتم : استراحت کن . همانا healthcare چیز مزخرفیست

رفتم خونه مرد جدید و اونجا هم وید کشیدیم و الکل نوشیدیم . سریال game of thrones دیدیم و به یاد روزهای خوب پاپ کورن خوردیم

شب بغلم کرد و تو بغلش فشارم میداد . گفت برگرد با هم زندگی کنیم . یه اتاق خواب میشه اتاق خواب خودمون . یکیش مال بچه مون

یعنی راضی شده که بچه دار بشیم ! اه خدایا چرا حالا ! چرا انقدر دیر. حتما لیاقت ندارم .

بیرون بارون میاد . چه هوای مزخرفیه

Dear GOD ! CAN I GO BACK TO MY JOB PLEASE ? PLEASE ?

دیروز صبح اینترویو داشتم

وسط اینترویو یهو مامان به تلفنم زنگ زد …قیافه من اون موقع دیدنی بود با اون اهنگ خجالت اور زنگ موبایلم . وحشتناک . از خجالت میخواستم همونجا خودمو مرخص کنم.

بعد مصاحبه میخواستم از اتاقش بیام بیرون که پام گرفت و افتادم زمین و بعد یهو در ان واحد سرفه ام گرفت و کمرم هم گرفت و دیگه نتونستم پا شمlol

طرف شوکه شد و ترسید . خلاصه که منو از لیست کاندیدا هاش انداخت بیرون. lol  🙂

مهم نیست . مال کلیه و ادرار بود . کی حوصله سرو کله زدن با ادرار و سنگ کلیه و پروستات داره ؟ هوم ؟  گور باباشون .

چاق شدم . کمرم خیلی باریکه ولی شکمم مثل حامله ها زده بیرون یعنی یه چیز افتضاح . شاید رفتم بعد از ظهر یه کم قدم زدم . من که دیگه کاری ندارم برای انجام دادن  lol

تنها چیزی که دارم وقته.

اه خدای من خدای من ! خدای خدای خدای من ! چقدررر دلم برای میزم تنگ شده . برای مریض هام . به خصوص سرگی و اورهان که باهاشون ترکی حرف میزدم .

الان کی جای من نشسته !

بی خیال . یه پیراهن بلند و یه کفش از امازون خریدم . کفش مثل کفش عروسکا میمونه . پیراهن هم بلند و قرمز و گلگلیه . مثل داهاتی ها ولی از بالا دکلته هست .

دیگه چی بگم ! با یه یارو که برای business tip اومده بود اینجا رفتم شام خوردم . اسمش کریس بود و موهاش بلوند بود ( من چی ؟ از مردای مو بلوند متنفرم )

توی رستوران چنگال رو پر میکرد و میچپوند تو دهنم میگفت : بخور تو لاغری .

بعد ازم دعت کرد برم به هتلش

نینا خانوم گفت : تو غلط میکنی به من از این پیشنهادای کثیف میدی lol 🙂

فکر میکنه همه مثل زنهای چیپ خودشون ولنگارن که تا چشمشون به مرد خورد بپرن تو تخت.

دستشو میکرد تو موهامو و موهامو از جلو صورتم میزد کنار . تو غلط میکنی استایل موهای منو بهم میزنی . دام اس بلاند

توی اتاقم هستم و درم بستم . از خونه بوی وید میاد . جنیفر تو دستشوییه و فکر میکنم داره وید میکشه

شمع های عطری روشن کردم و خونه رو اسپری زدم ولی هنوز بوی گند هست. زندگی کردن با جنیفر هم خدایی مزخرفه . از اون موهایی که تو حموم جمع نمیکنه

شمع هایی که تا صبح روشن میمونه و ممکنه خونه رو به اتیش بکشونه

در خونه رو گاهی یادش میره قفل کنه

اوضاعم تعریفی نداره ولی از قبل بهتره . گور باباشون . امروز رفتم خرید مواد غذایی کردم . هوس ماست کرده بودم

توی فروشگاه پرسه میزدم فقط زمان بگذره !

نیکولای ( اقای جراح ) از رومانی برگشته ناراحت و غمگین . میگه پدرش بایپولار هست و داروهاشو استفاده نمیکنه و زندگی رو برای خواهرم جهنم کرده

میفهمم دردشو …

متیو ( مرد جدید ) هر از گاهی بهم ایمیل میده ….دوستای دیگه هم همینطور.  جواب هیچ کس رو نمیدم . حوصله ندارم  ….هنوز سینوزیتم بهتر نشده .

شرمننده که جواب ایمیلاتونو نمیدم . راستش حسش نیست . شاید اگه دوباره حسش پیدا بشه باهاتون حرف بزنم اما نه الان .

روزهام روی کاناپه خیره به سقف میگذره .

هنوز نمیدونم چطوری میتونم کرایه خونه و قصط ماشین و وام دانشگاه و بیمه هام بدم . حوصله فکر کردن بهش رو ندارم . حوصله فکر کردن به هیچ چیز رو ندارم

بعد از ظهر خواب دیدم همه اینا خوابه . من سرکار هستم . دکتر z داره باهم حرف میزنه …

بیدار شدم و چمپاته زدم روی همین کاناپه .

خدای من چی میشد همه اینا …از چهارشنبه تا حالا خواب بود …از همون صبحی که با دلدرد از خواب بیدار شدم و رو پله ها افتادم….همه اون جیغ ها و گریه های تو ماشین …

چی میشه بذاری دوشنبه مثل هرروز برم سرکار . کاری که عاشقش بودم . خدای من ! بذار همه اینا خواب باشه ….

چی ازت کم میشه ! من اون کارو با بدبختی پیدا کرده بودم . من بعد از ۶ سال زجر و زحمت فکر کردم سزاوارش هستم .

چرا ازم گرفتیش ! چرا انقدر اذیتم میکنی ! چرا جوابمو نمیدی ! بگو من بیشعور چه کار کنم ! چرا هیچی نمیگی !

منی که دستم کوتاهه و هیچ کاری نمیتونم بکنم چون گریه کردن

رجینا میگفت دکتر z میخواست بهم زنگ بزنه ولی بعد از حرفام به سیندی گفته که دیگه به نینا زنگ نمیزنم

دروغ میگه مگه نه ! اون همون چهارشنبه که بهش اس ام اس زدم جوابمو نداد

Ticking away the moments that make up a dull day

IMAG0359

oh dear GOD ! Where are  you hiding again?  can’t you see my tears ! my screams !

i wanna go back to work! please let me go

I beg you !

where are you again! please come back !

don’t take it away from me ! please 

Dear God ! where are you ? why you doing this to me !

 الان همه سرکارن ….تو رختخواب دراز کشید

باز دنبال کار گشتن ! منتظر تلفن شدن ! صلوات و دعا …مسخره شدن تو اینترویو

خدایا من کارمو دوست داشتم . چرا ؟ چرا جوابمو نمیدی؟

خدایا بعد از اون همه شکنجه تنها کار درست و حسابی کل زندگیم بود …تنها کاری بود که ازش خسته نمیشدم …چرا ! چرا اذیتم میکنی اخه ؟ اخه چقدر صبر

اخه مگه من چیکارت کردم ؟ من میخوام برگردم سرکارم …خواهش میکنم . اذیتم نکن . بذار برگردم . خدایا مگه ازت چی میخوام !

دیگه کجا میتونم مثل اون کار پیدا کنم ! خدایا التماست میکنم . من مخوام برگردم . دیگه نمیتونم اپلای کنم . نمیتونم باز اون همه پروسس رو برم ….

خسته شدم ….خواهش میکنم . کجایی ! چرا صدای منو نمیشنوی !