you’re the broken one but I’m the only one who needed saving

 اول   اسم شامپو و نرم کننده و سرم مو رو مینویسم

اول بگم که  اگه جنس موهاتون کلفته  این شامپو و نرم کننده و سروم خیلی خوبه براش

ولی خواهرم جنس موهاش نازکتر از منه و موهاش خیلی چرب میشه و نمیتونه سروم مو رو استفاده کنه

اسم شامپو و نرم کننده ای که میزنم  PHYTO  ّهست . بعد از اینکه موهامو میشورم و خشک میکنم و شونه میکنم . یه کمی هم  سروم مو phyto رو میزنم به موهام

و دیگه موهام به فلت ایرون احتیاجی نداره . چون کاملا صاف و نرم میشه . 

 برای من خیلی موثره . امیدوارم برای موهای شما هم موثر باشه

 یکشنبه بخش اورتوپدی بودم . یه پدری ازم در اومد که فکر کردم نمیتونم تا ساعت ۷ بعد از ظهر وایسام .  اول صبحی که رفتم تو بخش مریضم درد داشت و جیغ میزد سرم . ای جیغ میزد سرم . اگه میتونست از پنجره شوتم میکرد بیرون . 

رفتم یه فنسی درینک  گرفتم  vanilla soy big train chai و خوردم و یه کمی به خودم اومدم .

یه ذره چاق شدم . من یه کیلو و مرد جدید ۳ کیلو چاق شده . شکمش اومده جلو . چون مرتب میپزیم و میخوریم و لاو لاو لاو و درینک و درینک درینک .   شنبه هم رکورد شکستیم

هوا  سرد شده و ابری و بارونیه .

الان باید برم دانشگاه یه سری کارارو انجام بدم . روزهای خوبی داشته باشید

وای وای حسن روحانی نیویورک هست . دعا کنید همه چی خوب پیش بره و ایران از این تحریم ها نجات پیدا کنه . خدایا خدایا خدایا لطفا کمک کن . تروخدا دعا کنید برای کشورمون .

فردا امتحان دارم . تقریبا خوندم ولی نه اونجور نردی . خدای بزرگ به امید تو . کمکم کن .

روزهای شیرینی داشته باشید

Life is ours, we live it our way

ایران که بودم موهای صاف و لختی داشتم که اصلا سشوار و ایرون و اینا نمیخواست . فقط شونه میکردم خوب وایمیستاد

اومدم اینجا و اب و هوای رطوبت اینجا موهامو عوض کرد و ساعت ها زیر سشوار و فلت ایرون موهامو صاف و صوف میکردم ولی بازم نمیشد

امروز بعد از ۱۱ سال زندگی در این کشور بلخره متوجه شدم باید چه شامپو و چه نرم کننده ای به  موهای لامصبم  بزنم که مشکلش حل بشه و به فلت ایرون و سشوار نیازی نداشته باشم .

 هوا خنک شده و بوی پاییز حسابی میاد . کم و کان دارم اپلای میکنم و درس میخونم

وای اگه خانوم ی بفهمه ….وای اگه بفهمه …من که خجالت میکشیم برم بیمارستان بگم بازم نشد .

لباس هم برای کار جدید  انلاین خریده بودم . حالا اگه بیاد باید همه رو پس بدم .

دوشنبه با خواهر  رفتیم خرید و  خواهر یه کلاه لی خرید و من هم یه عالمه سنجاق براق برای موهام  و یه تاپ که بالاش لختیه .

دیشب مرد جدید ساعت ۱۰ رسید خونه . کلاس گیتار داشت . اومد رو مبل دراز کشید و منم رو شکمش دراز کشیدم و شمع روشن کرده بودیم و لاو لاو لاو .

امروز پنجشنبه است باید برم بیمارستان …

روزهای خوب و شادی داشته باشید .

خدایا خدای بزرگم ؟ کمکم کن

I wish I could just make you turn around, and see me cry

 از اون ۵ تا اینترویوی که دادم هیچکدومش منو نگرفتن

دیروز به یکی از منیجر ها ایمیل زدم و اونم اصلا جواب نداد  . بعد یکی زنگ زد و گفت : تو رو دیگه نخواستیم

امروز هم به یه منیجر دیگه تو یه جای دیگه زنگ زدم که اونم اصلا جواب نداد

من موندم و بازم حوضم و جستجوی کار و دل شکسته

حالم گرفت .

خانوم ی که انقدر امیدوار بودمن برم و جای منو بگیره  کله مو میکنه.

هوا ابری و سرده .  دل من هم ابریه .خدایا خدای بزرگ ؟  خواهش میکنم کمک کن . خدای من یه دری رو به روم باز کن . خواهش میکنم

مرد جدید رفته ورزش . بنده هم در حال خوردن واین و اشک ریختن

you coming back to me

دیروز  برای اینترویو دوم رفتم . این دفه دکتر هال باهام اینترویو کرد . بدک نبود . به غیر از من دو تا دختر دیگه هم بودن . یکیش اینگلیسیش خوب نبود

برگشتنی رفتم تمپان خریدم و البته دو جفت گوشواره

اومدم خونه با مرد جدید دعوا کردم  . رو صندلی نشسته بودیم و داشتیم شراب مزه مزه میکردیم و کلاغ هارو میشماردیم ( درست گفتم ؟)

بعد یهو اقا برگشت گفت تو ایران ماشین نیست و شماها با شتر این ور و اون ور میرید

زیاد محلش ندادم . بذار بگه . به حرف گربه سیاه که بارون نمیاد

داشتیم در مورد دختراش حرف میزدیم که یه دفه بهم گفت فاک یو . دهنم باز موند . 

گفتم چی گفتی ؟  گفت فاک یو  . 

گفتم :  fuck you and your  fucking daughters 

fuck you and your rest of family

fuck  you and your whole fucking life

خفه شد چون دید خیلی عصبانی هستم .

بهش گفتم حرومزاده دفه اخرت باشه با من اینجوری حرف میزنی . من با ادم بد دهن تو  رابطه نبودم و نخواهم بود

به گه خوری افتاد . محلش ندادم اومدم تو اتاق و درم بستم . یه ساعت بعد اومد منت کشی و اشتی کردیم و تو بغل هم هپی اور افتر خوابیدیم .

مغزش پریود شده . الان باید برم  پست و بعدش بیمارستان 😦

to wait for you is all I can do And that’s what I’ve got to face

پنجشنبه و جمعه نرفتم بیمارستان .

پنجشنبه رفتم دکتر که برام IUD بذاره که نشد . از ساعت ۳ تا ۴ بعد از ظهر روی تخت لنگ باز خوابیده بودم .

دکتر هی IUD رو گذاشت هی افتاد …هی گذاشت هی افتاد . دیگه ضعف کرده بودم . نمیتونستم تو اون پوزیشن بیشتر بمونم . پاهام میلرزید .  درد هم داشت .

بهرحال گفت هفته دیگه بیا که یه دکتر متخصص برات بذاره . گفتم باشه . ولی نمیرم دیگه . اصلا IUD  نمیخوام

گفت تا هفته دیگه هم سکس نداشته باش . قول بده ؟  قول دادم که تا هفته دیگه سکس نداشته باشم

 یه تست دیگه حاملگی ازم گرفت و مثبت در اومد . یه لحظه قیافه من دیدنی بود.

ولی حامله نیستم . هورمون های قبلی هنوز تو بدنم مونده .

جمعه دو تا اینترویو داشتم . یکیشو مسخره ام کردن و همون موقع گفتن نمخواییمت و احساساتم جریحه دار شد

اون یکیش بد نبود . حالا هرچی . خدای من خدای عزیزم دست توئه . کمکم کن .

شنبه و یکشنبه سر کار بودم . دکتر جانستون هم بود و مورد  ازار و اذیت  من قرار گرفت و لذت برد .

یکشنبه  رفتم بخش کاردیولوژی . دو تا مریض مرد داشتم که خیلی اذیتم کردن . 

یکیش ۲۶ ساله بود که از  شانس زد و از عاشقم شد . اون یکی هم یه مرد ۵۳ ساله بود که حوصله یاداوریشو ندارم

he was just a big baby

دوشنبه هم اومدم خونه مامان اینا و موهامو سیاه رنگ کردم که فقط سفیدی هاش بره .

مامان از اونجایی که حوصله نداشت  رنگ کنه زد همه صورتمو رنگی کرد .

بگذریم .

روزهای خوبی داشته باشید . پر از لذت و موفقیت و خنده و شادی

الهی امین

موهام میریزه تو چشمم اعصابمو خورد میکنه . جلوشو یه کمی کوتاه تر کردم . 

 موقع رانندگی اینه جلومه و مرتب  با موهام بازی میکنم .  کی تصادف کنم خدا میدونه .

باید درس بخونم ولی خسته ام . صبح رفتم دنبال کارای کاغذی بیمارستان جدید. بعد هم خرید شیر و ماست و توت فرنگی و این چیزا که تموم شده

تو فروشگاه به مرد جدید زنگ زدم که تست بارداری بخرم یا نه ؟ ( اقا  فوبیای حاملگی من رو داره )

اومدم خونه دیدم مرد جدید تازه از سرکار اومده بود . با کفش رو تخت خوابیده بود و یه لنگه جوراب هم انداخته بود رو چشماش .

کارای ایمل بازی رو انجام دادم …

دلم برای ب تنگ شده . برای اون پیراهن ابی ش …شلوار روشنش ….

عینکش ….موهای جو گندمی خوشرنگی

ارزو داشتم میتونستم ببینمش …االان که دلم براش میتپه نه یه قرن  دیگه که برام عادی شده باشه و اون هم پیر و چروکیده شده باشه 😦

I think about the little things that make life great

چیزی ندارم بنویسم .. ای میگذره .

 خواب دیدم با اندی  ( دکترم ) سکس دارم .  پناه بر خدا .  کافیه مرد جدید اینو بدونه میزنه تو سرم .

هوا  خیلی گرم و افتابیه  و این کلافه ام میکنه . دیروز  ۱۲ ساعت بیمارستان بودم بخش مدسرج و جنازه ام رسید خونه .

شب اینترکورس داشتیم و بعدش چنان دلدردی گرفتم که نزدیک بود برم اورژانس

احساس میکردم همه بدنم داره از واژنم میاد بیرون . کارم به جایی رسیده بود که بلند بلند ناله میکردم

مرد جدید یه وایکدین برام  اورد و  یه hot pack گذاشت رو شکمم و یه خورده حالم بهتر شد . مرد جدید پاپ کورن اورد تو تخت و خوردیم و خوابیدیم  🙂  .

امروز اف هستم .  اومدم خونه مامان اینا  بهشون سر بزنم و مرد جدید موند خونه .

مداد چشم ۱۲ ساعته ام تموم شده بود . رفتم بخرم که باهاش دو تا سروم مو هم برای موهام خریدم

فروشگاها قلقله بود .

خلاصه اینم از امروز

psخدایا خدایا رحم کن به مرد سوریه و عراق .