الان یه دختر تپل مو مشکی با رون هان چاق نشسته داره تایپ میکنه .
تپل شدم
روز یکشنبه میخواستم رژیم بگیرم که مرد جدید اقای mattiew برام سوپ درست کرده بود و اورد آپارتمانم. با سوپم بازی میکردم .
بهم گفت : eat your soup like a good girl
خندم گرفت .
طلاق گرفته و دو تا دختر نوجوون داره . میگه دو تا دختراش رو قرص های ضد بارداری هستن و مواظبه که دختراش باردار نشن از دوست پسراشون چون خیلی جوونه برای پدر بزرگ شدن .
اخی …چه پدر روشن فکری . یکی از دختراش باهاش زندگی میکنه . ۱۷ سالشه . …
با اینکه میدونم خیلی پدرسوخته و جرکه و رابطه مون به ترکستان میره ولی از هم صحبتی باهاش لذت میبرم .
روز سه شنبه که اومده بود براش یه پیراهن گلگلی تا روی زانو پوشیده بودم …کنار هم رو کاناپه نشسته بودیم و ظرف اسنک بینمون بود و حرف میزدیم و اسنک میخوردیم ….
با کفش میاد تو خونه ام . چیزی بهش نگفتم . چون گذاشت من تو خونه اش با کفش بیام .
یه هاپو داره …من هاپو دوست دارم . بهم گفت دوست دختر قبلیش از هاپو متنفر بود . واییی حیف نیست . یه هاپوی ناز .
امروز برگشتنی رفتم برای خودم دو تا سوتین خریدم .یه دونه سبز یه دونه سیاه . اخه من دوست دارم سوتین هامو محکم محکم ببندم تا سینه هام بزرگ نشه و نیوفته . من سینه بزرگ دوست ندارم.
دو تا تاپ سفید و قرمز هم خریدم . یه دونه هم شلور اکلیلی چسبون خریدم ( به قول خواهرم شین خوشحالی میاره )
دو تا هم شورت راحت خریدم . دیگه چی ؟ اهان یه سه تا بلیز هم برای بیمارستان رفتنی خریدم .
ماشالله . کم نخریدم ….اهان رژ گونه صورتی هم خریدم . بترکم .
sarah همونی که پشت سر من و دختر ارمنیه حرف مفت زده بود کلاس رو دراپ کرد .
خیلی باید خنگ باشی که نتونی از پس این کلاس بربیایی . من با یه کار تمام وقت تو بیمارستان و این همه ولگردی و گشاد بازی ۹۰ در صد دارم تو کلاس .
البته وعضم تو کلاس بعدی خرابه . ۸۰ در صد دارم و لبه تیغ هستم . هر لحظه ممکنه کلاس رو رفوزه بشم . امروز ۲ ساعت بیشتر موندم و کارای EXTRA CREDIT رو انجام دادم . دختر برزیلیه حسابی کمکم کرد .