eCare

اقای g بهم مسیج داد که nice new picture . اخه یه عکس جدید تو پروفایلم اضافه کردم .

دیروز به دکتر B مسیج دادم در مورد دیر شدن پریودم و انکه چه وقت قرصای ضد بارداری رو شروع کنم. ساعت ۹:۰۲ شب جواب مسیجمو داد که من خواب بودم  :

Dear Ms. A  

I suggest you take the pills since if you are sexually active, and not on birth control, you can easily get pregnant.

You can retest with a home pregnancy test in 2 – 3 weeks; and can still start the pills now

Sincerely,

S*… B*….N, MD

 پس باید قرصامو بندازم  . پریود نمیاد . بهتر . نیا .  چیکارت کنم . پول تمپان کمتر میدم

الان بیمارستانم . حالا امروز اوکیه ولی فردا رو دلم مونده به خصوص اگه مدسرج باشم و مثل هفته قبل پاپولار نباشم

امروز رفتم پیش اندی و یه pelvic exam دیگه دادم برای سوزش و خارشم.

بهم با خنده گفت : اوکراینی هستی یا بلاروس ؟ گفتم : ایران

پاهامو رو استریپ گذاشت و اومدم جلوی تخت . اسپکولوم رو محکم برد تو جوری که جیغم در اومد. بهم میگه : مگه درد داره ؟

میخواستم بگم : نخیر . خیلی هم فانه ( ابله ) .

پاهامو بازتر کرد و با انگشتش وارد شد و این دفه کم مونده بود تمام دستشو وارد واژنم کنه …بازم جیغم در اومد.  گفت مثانه ات پره ! ( ابله !! من ۵ دقیقه قبل ادرار کرده بودم ) . گفت تو ادرارت و سمپلی که از واژنم گرفته خون هست ! وای خدا.  داروهامو گرفتم و اومدم خونه . الکساندر مسیج داد که تازه رسیده . اقا خان بلخره تشریفشو اورد .

jay bierman   رو دست به سر کردم . خیلی کریپی بود son of a bitch

 امروز رفتم اداره پست این کشور که پاسپورت بگیرم . با یه شلوارک لی تا زانو و موهامو از بالا دنب اسبی کرده بودم . یه مرد کراواتی قد بلند بهم فرم داد و اخرش با لهجه انگلیسی و خندان بهم گفت مرسی .  رفتم بانک و چکمو هم واریز کردم و از طرف کارت اعتباریم ۲۰۰ تا بهم دادن . بعدش هم رفتم کلاس و از اونجا هم رفتم میتینگ با خانوم منیجر و بچه ها . ساعات کاریم درست شد

خلاصه که خیلی بیزی بیزی بودم و فردا هم باید برم بیمارستان و هیچ هیچ حوصله ندارم

.

home …sweet home

الان اومدم خونه خودم

هیچ جا خونه خود ادم نمیشه ….لوردراپه رو بستم و خونه رو تاریک کردم و اباژورا رو روشن کردم .  از نور  متنفرم .  جلو لپتاپ پا رو پا انداخته و البته در حال خوردن .

پریود نشدم . تست حاملگی م منفیه . پس احتمالا در سن ۳۰ دارم یائسه میشم

صبح دانشگاه بودم . هیجان دانشگاه و درس خوندن و همهمه کلاسا حال همه مارو جا اورده. میز اول کنار رجینا نشسته بودم . هنوز کتاب نخریدم و فکر نکنم دختر ارمنیه کتابشو بهم بده . از دانشگاه یه چک بهم دادن برای خریدن کتابام . البته یه سری تقویم و دفترچه و اینا هم بهمون دادن به اضافه چی ؟ دئودرانت زیر بغل تشویق به بو ندادن

برگشتنی رفتم برای خودم یه سری خرت پرت مثل مداد چشم و کرم مو بر و مرطوب کننده صورت و یه لاک صورتی ملایم خریدم.  فروشگاه مواد غذایی هم سر زدم و مواد غذایی مثلا هلتی خریدم که مثلا سالم و سرحال بمونم. موقعی که داشتم آواکادو برمیداشتم دو تا مرد هم منتظر وایساده بودن تا من بردارم و بعدش اونا وردارن ….من تقریبا همه رو خالی کردم !!

jay bierman بهم مسیج میده : hey sexy …

 

damn you marti

به پتی گفتم که دوشنبه ها میشه ساعت ۲ کلاسو ترک کنم در کمال تعجب گفت نخیر . مارتی هم مثل عزرائیل کنار پتی وایساده بود با اون لبخند وحشتناکش و به جای پتی بهم گفت اگه این اتفاق بیوفته کلاسو پاس نمیکنی

بابا میشه بذاری یه کلمه با پتی تنها حرف بزنم . شاید من دلم نخواد تو بدونی .

بی انصافا من باید برم سرکار. باید پول در بیارم . مجبورم دوشنبه ها ۴ ساعت کاریمو ول کنم تو این اوضاع قمر در عقربم و حقوق کمتر …تازه اگه خانوم منیجر قبول کنه . به مامانم بگم سکته میزنه

کنار دختر ارمنیه نشسته بودم . بچه های قبل یکی یکی میومدن . شلی …کارن ..ییوان …ولنتینا …همه بودن . بگذریم . خواستم به خانوم منیجر بگم که تا برسم بهش بگم رفته بود . شانس من !! غمگینم .

اقای G هم که دیگه زنگ نزد . الکساندر هم معلوم نیست کجاست …

my lazy day

9 صبحه روز دوشنبه هست . بعد از یه خواب عجیب غریب بیدار شدم . ماهی کوچولو داره یه جوری نگام میکنه انگار که داره میگه : زنیکه پتیاره ؟ بلند شو غذای منو بده به جای نشستن جلوی لپتاپت.

دیروز ۱۲ ساعت بیمارستان بودم ولی همش ۲ ساعت کار کردم چون همش ۱ مریض داشتم که مشکل چندانی نداشت . بقیه ساعت فقط نشستم پشت لبتاپ و اون وبسایت و فروشگاهای لباس و این چیزارو چک میکردم .

هنوز بوت های زرشکی که انلاین سفارش دادم نرسیده . بوت زرشکی ؟ مامان و ز میگفتن اخه کی بوت زرشکی میپوشه ؟ ولی من عاشق کفشای قرمز و زرشکی هستم . روتختی و اباژور هام و کارپت و ست دستشویی و اشپزخونه ام زرشکیه . میخوام پرده هامم زرشکی بخرم . هفته قبل هم یه دامن کوتاه قرمز زرشکی خریدم و یه تیشرت قرمز !!

به الکساندر تلفن زدم . خاموشه . هنوز اوکراینه . البته نیاد هم مهم نیست . رابطه مون خیلی بی سرو ته بود و هست . باید برم دانشگاه ولی حال ندارم .

 

had a bad day

صبح خواب موندم . ساعت ۶ باید تو ماشین باشم ولی تو رختخواب بودم . تند و تند لباس پوشیدم . موهامم هنوز بهم ریخته بود . اومدم بیمارستان و بعد ریپورت تازه شروع کردم چشمامو ارایش کردن و پررنگ تر کردن.

چشمام قرمز بود. دورا و تایلر و چند نفر دیگه گفتن چقدر بلیزت بهت میاد

برگشتنی خونه گریه کردم . از اینککه چقدر شخصیتم خورد میشه . دختره بلند بلند تو روم میگفت این هیچی بلد نیست …یا اون یکی که انگار ارث باباشونو خورده بودم. از خودم خوشم نمیاد .

اون از بچه گی و نوجوانی که همه لگد مالم میکردن و جام هرروز تو دستشویی گریه کردن بود. اون از بزرگسالی و مهاجرت و شکنجه های مردک ..اون از دو سال پیش که مثل یه بچه ۵ ساله شخصیتمو لگد مال کردن و با تیپا انداختنم بیرون از دانشگاه و این از حالا. اینم از رابطه های عشقیم که به هیچ جا ختم نمیشه .اونم از ب که ارزوش همیشه تو دلم موند

اونم از عشق های یک طرفه ام که هیچوقت بهشون نرسیدم و اینم از وضع زندگیم که از پی چک تا پی چک بعدی زندگی میکنم و اینده ای که مبهمه.  مهم نیست . ناشکری نمیکنم . فقط کمی دلم گرفته .

اقای G مسیج داد که : what you up too tonight ? میخواستم بنویسم : گریه به خاطر بی شخصییتیم . ولی نوشتم دوش میگیرم و میرم تو تخت. ماهی کوچولو میاد بالا و انگشتمو میخوره . دوست داشتنیه .

 

Laser treatment

خوب اومدم اینجا .کاملا پرایوت . زندگی خودم و خودم

امروز روز اول مدرسه ها هست . دختر بچه های واحد بغلی تو راهرو مجمتع سر و صد راه انداختن . امروز رفتم دکتر برای لیزر کردن . دکتر وقتی وارد اتاق شد باهام فرانسوی حرف زد . گفتم من فرنچ نیستم.  یه پرستار مرد داشت که همه کارای لیزر و کنسولیشن و غیره رو انجام میداد . خودش منو برد تو اتاق . یه مرد شوخ طبع بود با یه ادامس که میجوید و کارشو بلد بود . خود دکتر فقط ۵ دقیقه اومد و نگاه کرد و رفت و ۷۲ تا پول گرفت.  یه خورده محل مورد نظر رو فقط تست کرد و لیزرش کرد . درد داشت . نمیدونم که بخوام ادامه بدم یا نه

یه مدته باز تب خرید افتاده به جونم . هفته قبل رفتم فروشگاه و یه سری گوشواره و گردنبند و پابند و دستبند خریدم برای خودم . این هفته هم دو جفت بوت و یه پیراهن خریدم با قیمت های بالا تو این بی پولی . هفته قبل قبلشم نوبت لوازم ارایش بود . مرض دارم .